معرفی تفسیر کیوان
روش ترتیب مباحث تفسیر کیوان به این شکل است که در آغاز آیه را ذکر می کند و آنگاه تحت عنوان بیان اول و بیان دوم به شرح کلمات و وجوه لغات می پردازد. در بخش مکررات از آیات، به گونه ای تلاش میکند تا زمان نزول هر یک از آنها را با فاصله معرفی کند و می گوید عیب ندارد که گوینده ای با فاصله ای دور مطلبی را که پیش گفته برای قومی دیگر بیان کند.
شناسنامه تفسیر
نام معروف: تفسیر کیوانیمؤلف: عباسعلی کیوان قزوینی
تولد: ۱۲۴۰ش/ ۱۲۷۷ق
وفات: ۱۳۱۷ش/ ۱۳۵۷ق
مذهب: شیعه اثنی عشری
زبان: فارسی
تعداد مجلدات: ۳ جلد
مشخصات نشر: تهران، انتشارات سایه و به همت جناب آقای جعفر سعیدی پژوم تحقیق و در سه مجلد قطع وزیری در سال ۱۳۸۴ش، نشر یافته است.
معرفی مفسر و تفسیر
تفسیر کیوان، اثر حکیم متألهه و عارف و واعظ شهیر عباسعلی کیوان قزوینی است که در روز چهارشنبه ۳۴ذیحجه ۱۲۷۷ ق برابر با ۲۱ تیرماه ۱۲۴۰ش، در محله شیخ آباد شهر قزوین به دنیا آمد. تحصیلات خود را در زادگاه خویش، قزوین، و شهر قم و سامرا و نجف گذراند. در سلک روحانیون سنتی بود، اما بر اثر ملاقات با ملاسلطان علی، صاحب تفسیر بیان السعاده و مشاهده ارباب حال و معرفت کتب عرفانی شیفته آنان گشت و از جرگه حوزویان و منسوبین به فقه و بلکه از همه فضاهای عمومی برید و به او پیوست. و اجازه دستگیری گرفت و به اصطلاح آنان در جرگه آنان وارد شد و آن چنان که در ایران مرسوم است به لقبی با پسوند شاه یعنی منصور علیشاه ملقب گردید و تا وقتی که در سلک دراویش گنابادی بود، واعظ شهیر و سیار آنان بود، اما در زمان صالح علیشاه، جانشین ملا سلطان علی، از این طایفه روی گردان شد و خود در خاتمه کتاب ثمرة الحیات نوشت که پس از خوض در بطون تصوف و رسیدن به کنه متون مقصود مدعیان، فهمیده است که اقطاب عاجز از تصرف در نفوس میباشند و در ادعای خود راجع به تبدیل اخلاق مرید به وسیله تلقین ذکر و فکر صادق نیستند.(1) و از این رو کتاب هایی چند به ضد آنان به ویژه سلسله گنابادی نوشت. به همین دلیل حاج آقابزرگ تهرانی درباره مفسر نوشته است که او در آغاز صوفی بوده و سپس متشرع گردیده و به روش معمول علمای شیعه بازگشته است.(2)به هر حال وی از دانشمندان قرن چهارده شیعه و به دلیل وعظ و خطاب های فراوان و تأثیر گذار در دوره ای از تاریخ دینی ایران بوده است. این تفسیر تمام قرآن نیست و تنها ۹ سوره آغازین، یعنی تا سوره توبه آیه ۳۹، تفسیر شده است.
مؤلف، خود، در مقدمه آن می نویسد: استناد و استدلال این تفسیر فقط بر مدلول لفظی آیه است نه به حدیث و خبر، اعم از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) یا حدیث به معنای اخص و از ائمه اثنی عشر، زیرا به تعبیر خودش فرق است میان کلام محقق معصوم با کلام منقول مکتوب در کتب هزاران دست خورده و احتمالات در آن رفته.(3) بنابراین تفسیر روایی نیست و اجتهادی و نقد و تحلیل و بیان نکات و حل عبارات است.
مفسر جایی به مناسبت از تفاسیر گذشته گلایه میکند که چگونه با انواع تکلفات ادیبانه یا عارفانه که به کار برده اند، مانند کلمات بی نقطه مفسر فاضل هندی (سواطع الالهام) که رنج ها برده که نمی توان نامش را مطلب عقلی منطقی برهانی نهاد و نه می توان گفت که در بیان اسلامی لختی آسوده از بیم انواع رقیبان نشسته است. (4)
شیوه تفسیر، تحلیلی و کلامی و بیان مسائل فقهی و ناظر به شبهات گوناگون کلامی، تاریخی و علمی است. و البته افسوس تا این جا که چاپ شده، شامل تمام قرآن نیست، اما در همین حد خود موجز نیست به ویژه در پاسخ به حل مشکلات بیانی و یا علمی. همچنین گرچه در ظاهر بر اساس حکمت و عرفان مانند تفسیر صدرالمتألهین شیرازی و یا تأویلات ملاعبدالرزاق کاشانی (م ۷۳۰) و غرائب القرآن نظام الدین نیشابوری (م ۷۲۸ ق) و غیره هم عمل نمی کند، بلکه هدف تفسیر را توضیح خود آیات از مدلول کلام و نشان دادن پیام قرآن با همان روش تربیتی و هدایتی و بیان معانی مناسب با مخاطب عامه می داند، اما بارها همین مباحث با نثر و ادبیات فلسفی و عرفانی بیان شده است.
مفسر در آغاز تفسیر مقدمه ای کوتاه در زمینه علوم قرآن و مبادی تفسیر دارد، و به اقسام و روش های مفسرین اشاره می کند.
روش ترتیب مباحث تفسیر کیوان به این شکل است که در آغاز آیه را ذکر می کند و آنگاه تحت عنوان بیان اول و بیان دوم به شرح کلمات و وجوه لغات می پردازد. در بخش مکررات از آیات، به گونه ای تلاش میکند تا زمان نزول هر یک از آنها را با فاصله معرفی کند و می گوید عیب ندارد که گوینده ای با فاصله ای دور مطلبی را که پیش گفته برای قومی دیگر بیان کند.
او در لابه لای تفسیر به برخی از مبانی خود اشاره میکند، مثلا این قرآن در بیان معانی اشکالی ندارد که استعمال مجاز کند، به مناسبت خلق ظلمت و نور و یا بیان هفت آسمان و زمین می گوید، در الفاظ قرآن بدون تکلف عموم مجاز که أم المعانی باشد، اراده معانی ممکنه به حسب مقام و به گنجایش سیاق کلام و اقتضای موضوع و محمول و قیود به کار می رود.(5)
گاهی در بیان وجوه و احتمالات به ارقام و آمار آن توجه نشان می دهد و اگر علامه طباطبایی در تفسیر آیه ۱۰۲ سوره بقره می گوید، این آیه ۱۲۶۰۰۰ احتمال دارد، او به عنوان نمونه در تفسیر «الم» ادعاهای شگفتی از سنخ تفسیرهای باطنی و تأویلی بیان میکند، و می گوید، در معنا و ترکیبش ۱۸۰۰ وجه است و نگارنده همه وجوه فواتح السور را در تفسیر عربی و در فریده رمزیه از کتاب ثمرة الحیوة که کنز خامس است از هفت کنز کنوز الفرائد نگاشته است.(6)
مفسر تفسیر دیگری دارد که در سه مجلد به زبان عربی و شیوه عرفانی و کلامی شامل تمام قرآن کریم نگاشته که تاکنون منتشر نشده است. (7) و به گفته محقق این اثر تفاسیر پراکنده از دیگر سوره های قرآن دارد، مانند تفسیر سوره یوسف که وعده نشر آن را در یک مجلد داده است. این تفسیر در پنج مجلد و به زبان فارسی در سال های ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۵ش در تهران کتابخانه و مطبعه دانش) نشر یافته و بعدها در تحقیق دیگر در سه مجلد به چاپ رسیده است. (8)
پینوشتها:
1- ثمرة الحیاء یا میوه زندگانی، ص ۷
2- تهرانی، آقا بزرگ، نقباء البشر، ج ۳، ص ۱۰۱۶
3- تفسیر کیوان، ج ۳، ص ۴۳
4- همان، ج ۱، ص ۸۷
5- همان، ج ۳، ص ۴۰
6- همان، ج ۱، ص ۱۷۹
7- ثمرة الحیاء یا میوه زندگانی، ص ۱۰، تهرانی، نقباء البشر، ج ۳، ص1016
8- سلطانی فر، کتابشناسی قرآن و علوم قرآنی، ص ۲۶۶
منبع: شناخت نامه تفاسیر، سید محمدعلی ایازی، چاپ اول، نشر علم، تهران، 1393ش، صص 498-495
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}